جستجو
-
۲تصویر
نامه از عبدالله خان طهماسبی
محتوای نامه به شرح زیر است: نویسنده طی نامهنگاریها با حمیدالسلطان جویای احوال مخاطب بوده؛ دادن تسلی درباره فوت دختر مخاطب؛ ابراز تأسف از فوت منتصر لشکر؛ و عرض سلام به علیه عالیه مشهدیه خانم و آقازاده.
-
۱تصویر
تسلیت نامه
عرض تسلیت و تعزیت به خاطر فوت دختر آقا سید غلام و آرزوی صبر و سلامتی برای بازماندگان
-
۱تصویر
نامه والده عمید لشکر به حاجی خانم
نامه خطاب به همشیره مکرمه که در آن نویسنده حاجی خانم را بابت مرگ حاجی خان دلداری و تسلی میدهد، عمید لشکر را در خدمت او دانسته و خواسته به کوچکها و زیردستانش توجه و مهربانی کند، گفته که نورچشمان زهرا سلطان و رقیه سلطان را مثل دختران خود و حبیب الله خان و عبدالله خان را مثل پسران خود بداند؛ معصومه سلطان خانم هم سلام رسانده است.
-
۱تصویر
تسلیت نامه از آقا ناصر گنجه
نامه آقا ناصر گنجه از تبریز به طهران، که محتوای آن به شرح زیر است: عرض تعزیت و تسلیت بابت مرحومه، عیال نورچشمی میرزا باقر، دادن خبر ورود آقا رضا در هجدهم ماه، و ابلاغ سلام به آقا علی بیگ.
-
۱تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: در خصوص اکرم خانم که همراه سلطان احمد خان سه ماه است به کلات رفته و با اطلاع از فوت معصومه خانم خیلی متأسف شده است. چون خودش هم ناخوش است نتوانسته خدمت خانم سرسلامتی بنویسد و نویسنده عجالتا کاغذ او را میفرستد تا برای خانم بخوانند.
-
۲تصویر
نامه منتصر لشکر به عمید لشکر
منتصر لشکر خطاب به معتمدالسلطان نورچشم مکرم عمید لشکر؛ که محتوای آن به شرح زیر است: از رسیدن نامه مخاطب خبر میدهد؛ اظهار تأسف از فوت حاجیه خانم و سفارش در توجه و مراقبت از محمد خان؛ اظهار خوشحالی از ازدواج نورچشم مکرم عظمت خانم و عرض تبریک و شادباش به او و آقا میرزا حمید خان؛ به آقا میرزا حمید خان و دبیرالایاله تبریز سلام میرساند؛ سفارش در خصوص توجه مخاطب به خانه و نورچشمان، سرکشی به آنان و دادن خبر خانواده و احوالشان به نویسنده به صورت مرتب؛ سلام رساندن به والده مقامی و سرسلامتی بابت فوت حاجیه خانم و سفارش مجدد درباره محبت و احترام به محمد خان؛ ۱۷ رجب. مهر منتصر لشکر در پشت سند.
-
۱تصویر
نامه درباره فوت مشیرالسلطنه
محتوای نامه به شرح زیر است: اظهار تأسف و تسلیت به مخاطب برای فوت مشیرالسلطنه که شخص اول ایران را وصی خود قرار داده و آقای رئیس الوزراء به دلیل گرفتاری نویسنده را نایب قرار داده تا به اتفاق میرزا سلیمان خان به امورات رسیدگی کنند؛ ابلاغ پیام سلام به حاجی سید حسن آقا و حاجی سید جلیل؛ ابراز دلتنگی برای مخاطب، فرستادن سلام به نواب علیه فاطمه خانم و سایر اهل اندرون.
-
۱تصویر
نامه به حاج احمد آقا تاجر خویی، ۱۳۴۱ ق
نامه به حاجی احمد آقا تاجر خویی، که محتوای آن به شرح زیر است: احوال پرسی، دریافت نامه مورخه ۲۵ ماه گذشته و رساندن پاکت به آقای پاکدل؛ عمل رضا اوف، وجه را عدلیه مشهد باید بدهد و دادن رسید در قبل پول، هنوز پولی داده نشده؛ فوت مشهدی محمد ستار سیگار فروش، عیالش وصی او شده و و کارهایش را آقا محمد تقی محمد زاده که برادر زاده حاجی اسمعیل سیگار فروش است انجام می دهد؛ یکصد تومان طلب حاجی احمد در دفتر ثبت است، مقدار سه تومان را خورده و برده باقی ثبت است اما چون صغیر دارد اول باید کارهایش انجام شود؛ تحت فشار بودن اهل خانه سرکار از بابت خرجی و درخواست کمک خرجی برای آنان؛ خانه را میرزا نعمت الله همدانی...
-
۲تصویر
نامه به حاج احمد آقا تاجر خویی
نامه به حاج احمد آقا تاجر خوی، در خصوص مسائل مالی حاج احمد و آقایان دیگر از جمله حاج محمد جعفر اوف، حاج محمد علی آقا رضا اوف، حاج علی محمد و حاج اسماعیل که به حاجی احمد بدهکار و مقروض هستند؛ او برای مرحومه زحمت بسیار کشیده و هر کار می خواسته برایش انجام می داده، مرحومه از دست او راضی بوده و نویسنده حتی مایل بوده جای او ناخوش می شده، از مخاطب گله کرده که او را سرزنش کرده، و از او خواسته از مرحومه چیزی ننویسد؛ درباره محمد جواد، او را پس از هشت روز ختنه کرده اند، آبله هم نگرفته و سلامت است و خواسته مخاطب نگرانش نباشد؛ برای مادر نوزاد رحمت خواسته که کسی را نداشته تا دردش را به او بگوید و شب و...
-
۱تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: درخصوص وصیت نامه مرحوم آقا شیخ محمد علی که به تأیید علمای شبستر رسیده و آیتالله و حجةالاسلام حاج میرزا محسن آقا تأییدیه را تصدیق کردهاند و اینکه وصیت نامه به دلیل اختلاف میان ورثه به تعویق افتاده بود. وقتی پس از رفع اختلاف علماء میخواهند وصیت را اجرا کنند، محمد صادق نام، از اشرار معروف، به وکالت از طرف همسرش و فرزندان آن مرحوم و با کمک حکومت محلی آقای مقتدرالممالک مزاحمت ایجاد کرده و کارهای ناشایست انجام داده و بیع شرط آقای حاج میرزا آقا را در خصوص یک ثمن از خانه و باغچه که به خط خود مرحوم بوده قبول نکرده است. با وجودی که آقا سید رضی آقا از حکومت خواسته...